آهنگ جدید و بسیار زیبای جاستینا به نام عروسک
انگار دستام سرده سردن
انگار چشمام شب تارن
آسمون سیاه
ابر پاره پاره
شرشر بارون داره میباره
حالا رفتی و من تنهاترین عاشقم رو زمین
تنها خاطراتم تو بودی
فقط همین
منو دیدی تازه گیا
که پیشونیم خط افتاده موهام کم پشت
خسته شدن همه ی دوستام از فحش
شدی یه آدم چرت قفلی که تف به این زندگی
دلم حرفاشو بهت که گفت تو هم یه چیزی بگو
بگو نمیتونه هیچی به زور
جدا کنه دیگه تورو ازم
جون هرکی دوست داری یه چیزی بگو
…
یه چیزی بگو بزار قانع شم
تا نتونم جلوی رفتنت مانع شم
مگه نمی بینی چقد خراب و داغونم
تو این اوضاع منو تنها نزار خواهشا
بگو چرا داری میری آخه به چه قیمتی
کیه که مثه من رو تو بتونه بشه غیرتی
یا با تو تا بکنه تو هر شرایط بدی
اونوقت توی بی معرفت حتی جوابشو ندی
د یه چیزی بگو چرا حرف نمی زنی
چرا فاصله میگیری به من دست نمیزنی
چرا همیشه همجا تو روباید ببینم
مگه نمی گفتی که دیگه هرز نمی پری
…
دیگه صدام تورو زده بسه رفتنی شو
بیخیال منه خل و بد سرد عصبی شو
بدون هرکسی که دورو ور منه عوضی شد
کاش این حس بین تو و من یه ذره عوض میشد
…
نیستس تا ببینی که از همه چی خسته شدم
قیافمو ببین چقد شکسته شدم
چقد سختی کشیدم چقد ضربه خوردم
وقتی فهمیدم رفتارت با من سرده مردم
چه شبایی که تا صبح بیداری کشیدم
ناخن های عصبی که روی دیوار می کشیدم
بازم آرومم نمی کرد روم تاثیری نداشت
فک می کردم عزیز تر از خودم کسی نی برات
ببین چی کار کردی با من لامصب
هرشب کارم شده گریه یا مستم
تو اوج دوستی چطور ولم کردی
وقتی مشکلی نبود بین ما اصلا
…
تو یه دو رویی یه آدم پست
شدی یه کسی که با همه هست
باشه هرجوری میخوای تا کن منم این کاراتو یادمه پس
تو میدونستی که چیه درد من
تو میدونستی بدبختیمون چیه حرف بزن
بگو چرا با من اینقده سردی
بگو لعنتی اون کیه بعد من
…
دیگه صبحا کنار تو چشم وا نمی کنم
دیگه اعتمادی به این عشقا نمی کنم
کسی رم نمیخوام که بهم توجهی کنه
همه که مثه تو منو اشباع نمی کنه
همه که مثه تو با من خوب تا نمی کنن
منو از ته دل از اون بوسا نمی کنن
یا اون روزا که میبرم از هر کس و ناکسی
خودشونو توی دلم اینقد زود جا نمی کنن
دیگه شبا نمیام پشت خطی
خوشحالم که کنار اون خوشبختی
خوشحالم که یه حساب سوا روش کردی و
به خاطر اون منو فراموش کردی
…
دیگه صدام تورو زده بسه رفتنی شو
بیخیال منه خل و بد سرد عصبی شو
بدون هرکسی که دورو ور منه عوضی شد
کاش این حس بین تو و من یه ذره عوض میشد
لونه کرده
شب تو موهای سیاهت
خونه کرده
دو تا چشمون سیاهت
مث شب های منه
سیاهیای دو چشمت
مث غم های منه
وقتی بغض از مژه هام پایین میاد
بارون میشه
سیل غم آبادی مو ویرونه کرده
وقتی با من میمونی
تنهایی مو، باد می بره
دو تا چشمام باروونِ شبونه کرده
بهار از دستای من پر زد و رفت
گل یخ توی دلم جوونه کرده
تو اتاقم دارم از تنهایی آتیش می گیرم
ای شکوفه، توی این زمونه کرده
چی بخونم، جوونیم رفت، که صدام رفته دیگه
گل یخ توی دلم، جوونه کرده
چی بخونم، جوونیم رفت، که صدام رفته دیگه
گل یخ توی دلم، جوونه کرده
تمنا می کنم نزار بمیرم
من محتاجم که دستات و بگیرم
دیدی عشقت چه زود واسم تموم شد
تموم عمر من به پات حروم شد
خدا گله دارم از این زمونه
اهای نفرین به این دل دیوونه
که هرچی می کشم همش ازاونه
خدا تنهام نزار،تو این مونه
من التماست می کنم
نگو که ترکت می کنم
بهش بگین میمیرم ولی رهاش نمی کنم
بهش بگین جونمه ،بهش بگین عمرمه
بگین بیاد ،آخه روزای آخرمه
این دل بیچاره، تاکی باید بباره
آخه دیگه هیچ پناهی نداره
چشام طاقت نداره
آروم آروم می باره
اما دیگه اشکم فایده نداره
بس کن می دونم که تو عاشق دعوا و خط نشونی
پیشت نمی ام می دونم که نباشم تنها می مونی
نگو قول و قرار که دلیل جدایی رو خودت می دونی
می گی عاشقمی اخه عاشق اینجوری من که ندیدم
راهی که میری همه خط کشی هاشو خودم کشیدم
برو قصه بساز واسه یک نفره دیگه که من پریدم
من و سیاه نکن مگه نمی دونی عمری ذغال فروشم
من و می ترسونی بابا گرگم و لباس بره می پوشم
تو خیال می کنی من برده ام و غلام حلقه بگوشم
میگی عاشقمی اخه عاشق اینجوری من که ندیدم
راهی که می ری همه خط کشی هاشو خودم کشیدم
برو قصه بساز واسه یک نفره دیگه که من پریدم